کد مطلب:1415 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:428

احکام تقلید


1 - شـخـص مـسلمان باید عقیده اش به اصول دین از روی بصیرت باشد , و نمی تواند در اصول دین تقلید نـمـایـد , یعنی گفته كسی را كه علم به آنها دارد به صرف این كه او گفته است قبول كند , ولی چنانچه شخص به عقائد حقه اسلام یقین داشته باشد و آنها را اظهار نماید هر چند از روی بصیرت نباشد آن شخص , مـسـلـمـان و مـؤمـن است و همه احكام اسلام و ایمان بر او جاری می شود , و اما در احكام دین - در غیر ضـروریـات و قـطـعـیـات - باید شخص یا مجتهد باشد كه بتواند احكام را از روی دلیل به دست آورد یا از مـجـتـهد تقلید كند یا از راه احتیاط طوری به وظیفه خود عمل نماید , كه یقین كند تكلیف خود را انجام داده اسـت , مثلا اگر عده ای از مجتهدین عملی را حرام می دانند و عده دیگر می گویند حرام نیست , آن عمل را انجام ندهد , و اگر عملی را بعضی واجب و بعضی مستحب می دانند , آن را بجا آورد.

پس كسانی كه مجتهد نیستند و نمی توانند به احتیاط عمل كنند , واجب است از مجتهد تقلید نمایند.

2 - تقلید در احكام : عمل كردن به دستور مجتهد است .

و از مجتهدی می توان تقلید كرد كه مرد , بالغ , عاقل , شیعه دوازده امامی , حلال زاده , زنده و عادل باشد .

و عادل كسی است كه كارهایی را كه بر او واجب است بجا آورد و كارهایی را كه بر او حرام است ترك كند.

و نشانه عدالت این است كه در ظاهر شخص خوبی باشد , كه اگر از اهل محل یا همسایگان او یا كسانی كه با او معاشرت دارند حال او را بپرسند خوبی او را تصدیق نمایند.

و در صـورتـی كـه اخـتـلاف فـتوی بین مجتهدین در مسائل محل ابتلا ولو اجمالا معلوم باشد لازم است مجتهدی كه انسان از او تقلید می كند اعلم باشد یعنی در فهمیدن حكم خدا از تمام مجتهدهای زمان خود تواناتر باشد.

3 - مـجـتـهد و اعلم را از سه راه می توان شناخت : ( اول ) آن كه خود انسان یقین كند , مثل آن كه از اهل علم باشد و بتواند مجتهد و اعلم را بشناسد.

( دوم ) آن كه دو نفر عالم و عادل , كه می توانند مجتهد اعلم را تشخیص دهند , مجتهد بودن یا اعلم بودن كـسـی را تـصـدیق كنند به شرط آنكه دو نفر عالم و عادل دیگر با گفته آنان مخالفت ننمایند و ظاهر این است كه اجتهاد یا اعلمیت كسی به گفته یك نفر كه مورد وثوق انسان باشد نیز ثابت می شود.

( سـوم ) آن كه عده ای از اهل علم كه می توانند مجتهد و اعلم را تشخیص دهند , و از گفته آنان اطمینان پیدا می شود مجتهد بودن یا اعلم بودن كسی را تصدیق كنند.

4 - اگر اختلاف بین دو مجتهد یا بیشتر در مسائل محل ابتلا ولو اجمالا معلوم و اعلم بودن بعضی از بعض دیگر نیز معلوم باشد , ولی شناختن شخص اعلم میسر نباشد احوط آن است كه شخص در همه مسائل میان فـتـاوای آنان - چنانچه ممكن است - احتیاط كند ( اگر چه در مساله تفصیلی است كه مقام را گنجایش بـیـان آن نـیست ) و در صورتی كه احتیاط ممكن نباشد باید عمل او مطابق فتوای كسی باشد كه احتمال اعلم بودن او بیش از دیگری است و اگر احتمال اعلمیت هر دو یكسان است مخیر می باشد.

5 - بـه دسـت آوردن فـتـوی یـعنی دستور مجتهد چهار راه دارد : ( اول ) شنیدن از خود مجتهد ( دوم ) شـنـیـدن از دو نـفـر عـادل كه فتوای مجتهد را نقل كنند ( سوم ) شنیدن از كسی كه انسان به گفته او اطمینان دارد.

( چهارم ) دیدن در رساله مجتهد در صورتی كه انسان به درستی آن رساله اطمینان داشته باشد.

6 - تـا انسان یقین نكند كه فتوای مجتهد عوض شده است , می تواند به آنچه در رساله او نوشته شده عمل نماید , و اگر احتمال دهد كه فتوای او عوض شده جستجو لازم نیست .

7 - اگـر مجتهد اعلم در مساله ای فتوی دهد مقلد آن مجتهد یعنی كسی كه از او تقلید می كند نمی تواند در آن مـسـالـه به فتوای مجتهد دیگر عمل كند , ولی اگر فتوی ندهد و بفرماید احتیاط آن است كه فلان طـور عـمـل شود , مثلا بفرماید احتیاط آن است كه در ركعت اول و دوم نماز بعد از سوره حمد یك سوره تـمـام بـخـوانـد مـقلد باید یا به این احتیاط كه احتیاط واجبش می گویند عمل كند و یا به فتوای مجتهد دیگری كه تقلیدش جائز است عمل نماید , پس اگر او فقط سوره حمد را كافی بداند می تواند سوره را ترك كند.

و همچنین است اگر مجتهد اعلم بفرماید مساله محل تامل یا محل اشكال است .

8 - اگـر مـجتهد اعلم بعد از آن كه در مساله ای فتوی داده یا پیش از آن احتیاط كند , مثلا بفرماید ظرف نجس را كه یك مرتبه در آب كر بشویند پاك می شود , اگر چه احتیاط آن است كه سه مرتبه بشویند , مقلد او می تواند عمل به احتیاط را ترك نماید و این را احتیاط مستحب می نامند.

9 - اگر مجتهدی كه انسان از او تقلید می كند از دنیا برود حكم بعد فوت او حكم زنده بودنش است , بنابر ایـن اگـر او اعلم از مجتهد زنده باشد باید - با علم به اختلاف در مسائل محل ابتلا ولو اجمالا - بر تقلید او باقی بماند , و چنانچه مجتهد زنده اعلم از او باشد باید به مجتهد زنده رجوع كند , و مراد از تقلید در صدر این مساله صرف التزام به متابعت از فتوای مجتهد معین است نه عمل كردن به دستور او.

10 - اگر در مساله ای به فتوای مجتهدی عمل كند , و بعد از مردن او در همان مساله بر حسب وظیفه اش بـه فـتـوای مجتهد زنده رفتار نماید , دوباره نمی تواند آن را مطابق فتوای مجتهدی كه از دنیا رفته است انجام دهد.

11 - مسائلی را كه انسان غالبا به آنها احتیاج دارد واجب است یاد بگیرد.

12 - اگـر بـرای انـسـان مـسـالـه ای پیش آید كه حكم آن را نمی داند لازم است احتیاط كند , یا این كه با شـرائطی كه ذكر شد تقلید نماید , ولی چنانچه دسترسی به فتوای اعلم در آن مساله نداشته باشد هر چند مخالفت غیر اعلم با اعلم را اجمالا بداند جایز است از غیر اعلم تقلید نماید.

13 - اگـر كـسـی فتوای مجتهدی را به شخص دیگری بگوید , چنانچه فتوای آن مجتهد عوض شود لازم نیست به او خبر دهد كه فتوای آن مجتهد عوض شده , ولی اگر بعد از گفتن فتوی بفهمد اشتباه كرده و گـفـتـه او مـوجب آن می شود كه آن شخص بر خلاف وظیفه شرعیش عمل كند , باید بنابر احتیاط لازم اشتباه را در صورت امكان برطرف كند.

14 - اگـر مـكلف مدتی اعمال خود را بدون تقلید انجام دهد , سپس از مجتهدی تقلید نماید , در صورتی كه آن مجتهد به صحت اعمال گذشته حكم نماید آن اعمال صحیح است و الا محكوم به بطلان است .